مدیامدیا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

مدیا

پاییز 92

1392/7/8 23:11
نویسنده : مامان
580 بازدید
اشتراک گذاری

دخترکم  هر روز که میگذره برای من عزیزتر میشی ومن  به تو وابسته تر میشم  قلبماچ

پاییز شروع شد وتو با شروع مهر ماه  راه رفتن بدون کمک یاد گرفتی و همه روز توخونه میگردی

 دندون هشتم دیگه دراومده تقریبا  بغل وحالا چند شب بیقراری میکنی وتوخواب  گریه میکنی  انگاری بازم دندون توراه داریخنده

 

 

الان یه ربه ساعت خوابیدی  وبا گریه بیدار شدی ----- بابا از بس خسته بود جلو تی وی خوابیده بود که باصدای گریه هات بیدار شد --بغلت کرد بردت تو خونه  بابابزرگ

 

امروز عمه کوچیکه  با عمو علیرضا وننه جون رفت که بره دانشگاه نجف اباد اخه ارشد قبول شده  وتو تا دیدی سوار ماشین شدن  بای بای کردی وبعدش یه بغض وبعدش کلی گریه 

چه کنم اخه خیلی با این عمه وابسته بودی گریهگریه

 

 

عشق  اب بازی شدی همش دوست داری تو اب باشی  تو توی اب اینجوریخنده ومن نگات میکنم وزورم بهت نمیره اینجوریکلافه

 

و کلی خرابکاری دیگه  که وقتشو ندارم بیام بنویسم  گلکم  شرمندتم  ازبس که شیطون شدی    دیگه  نمیتونم بیام 

دوست دارم فرشته کوچولوی من

 

تمام ترانه هایم ترنم یاد توست وتمام نفسهایم خلاصه در نفسهای توست.ای زلال تر ازباران وپاک تر از آیینه به وجود تو می بالم وتورا دوست دارم. ای مهربان. پرنده خیالم با یاد توبه اوج آسمانها پر خواهد گشود وزیبایی ات را به رخ فرشتگان خواهد کشید.وتبسمی ازتو مرا کافیست که از هیچ به همه چیز برسم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان ستیا نفس
11 مهر 92 20:01
به به به راه رفتنت مبالکه عســـــــــل خــــــــــالهمروارید جدیدت مبالکه خاله جووووووووون


مرسی وممنون خاله جون
مامان ستیا نفس
1 آبان 92 21:04
عید امامت و ولایت بر شمامبارک باد
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مدیا می باشد